روزنوشتهای یک پری تنها

ساخت وبلاگ
امشب خیلی دلم برات تنگه دارم از دوریت میمیرم وللی خدااااا صبر فقطصبر روزنوشتهای یک پری تنها...
ما را در سایت روزنوشتهای یک پری تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mohsenparvanehd بازدید : 13 تاريخ : شنبه 26 فروردين 1396 ساعت: 18:13

مشاهده یادداشت خصوصی

روزنوشتهای یک پری تنها...
ما را در سایت روزنوشتهای یک پری تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mohsenparvanehd بازدید : 12 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت: 23:33

مشاهده یادداشت خصوصی

روزنوشتهای یک پری تنها...
ما را در سایت روزنوشتهای یک پری تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mohsenparvanehd بازدید : 20 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت: 23:33

مشاهده یادداشت خصوصی

روزنوشتهای یک پری تنها...
ما را در سایت روزنوشتهای یک پری تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mohsenparvanehd بازدید : 10 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت: 23:33

مشاهده یادداشت خصوصی

روزنوشتهای یک پری تنها...
ما را در سایت روزنوشتهای یک پری تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mohsenparvanehd بازدید : 7 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت: 23:33

مشاهده یادداشت خصوصی

روزنوشتهای یک پری تنها...
ما را در سایت روزنوشتهای یک پری تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mohsenparvanehd بازدید : 4 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت: 23:33

پسر نوه دائی  مامانم به رحمت خدا رفته . دلم خیلی گرفته و آه از ته دل که عرض کنم از ته رودم میکشم و میگم:

خدایا هیچ وقت هیچ وقت من و بیماری/ مرگ فرزندم، شوهرم و عزیزام امتحان نکن من واقعا اعتراف میکنم که تحملش و ندارم.

 

چند روز بعد تو ماشین:

من و حلال کن به خاطر روزهای اول ازدواجمون پری من باید غمهای زیادی مثل از دست دادن حاجی و مامانم بکشم؟؟؟

.اقعا جایگاه من کجاست؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

روزنوشتهای یک پری تنها...
ما را در سایت روزنوشتهای یک پری تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mohsenparvanehd بازدید : 12 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت: 23:33

      اگه بودی الان ماه تولدت بود عین بابات چقدر فکر کردم که عین بابایی 28 خردادی باشی ولی فرزندم در حسرتت هم سوختم و هم بد سوزوندم. مادرم عزیزکم حلالم کن. همیشه غصه این ماه و میخوردم ولی خدا رو شکر با عروسی شروع شد.   برای بعضیها متاسفم خدمت گرانبهاشون عاررضم بنده اصلا و اصلا حسادت در وجودم نیست و از اونجایی که طعم و سختی های زیادی به خاطر از دست دادن جنین کشیدم هیچ وت آرزوی از بین رفتن نوزاد و جنین و هیچ فرزندی رو ندارم. حالا اگر خواننده محترم خوند امیدوارم متوجه اشتباهش شده باشه. روزنوشتهای یک پری تنها...ادامه مطلب
ما را در سایت روزنوشتهای یک پری تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mohsenparvanehd بازدید : 30 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت: 23:33

یازده سال پیش وقتی رو تخت بیمارستان لعنتی تو این روزها با مرگ دست و پنجه نرم میکردی ، اون وقتها سعید این کاست و جدید خونده بود و حسابی غوغا کرده بود. تو مسیر بیمارستان منصور از اول کاست دونه دونه آهنگ ها رو میزاشت چشمام و میبستم و از اولین آهنگ غمگین و غمگین و غمگین تر گوش میدادم وقتی می رسید به آهنگ تو مثل گلی ذوق میکردم با خط به خطش کیف میکردم انگار خودم تو اون شرایط برای مادرم خونه بودم پیش خودم می گفتم وقتی بیاد خونه دل سیر میشینم براش  می خونم نه اصلا یک کنسرت راه می ندازم  . ولی نه تنها این آهنگ  و براش نخوندم بلکه حتی باهاش گوش هم نکردم و حتی بدتر ،تو این روزهای نزدیک دهمین سالگرد از دست دادنش حسابی هم شده سوهان جیگر جزغالم. تو مهمونی، تو ماشین مموش، تو ماشین من، تو نوت بوک من، تو نوت بوک مموش، تو گوشی من ، تو گوشی مموش، و از همه بدتر در این شب حسابی دلنوازی میکنه انقدر که انگار تیغه چرخ گوشت و انداختن تو معدم و باسرعت تمام داره دیواره معدم و تخریب میکنه. من با عشق تو زندگی کنم با رقص نگات ای یار بندگی کنم تا که زنده ام من برای نو مدبون توام عشقم خاک پای تو   روزنوشتهای یک پری تنها...ادامه مطلب
ما را در سایت روزنوشتهای یک پری تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mohsenparvanehd بازدید : 8 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت: 23:33

مشاهده یادداشت خصوصی

روزنوشتهای یک پری تنها...
ما را در سایت روزنوشتهای یک پری تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3mohsenparvanehd بازدید : 12 تاريخ : دوشنبه 9 اسفند 1395 ساعت: 23:33